جاه وجلال نمی خواهم.
آمده ام پشت در ایستاده ام که پناهم بده ای..
.بنده نوازی کن.
نگاهم کن.
می دانم که رسم وفا را به جا نیاورده ام.
می دانم که پیش تو چه صورتی از خود به جا گذاشته ام.
خودم را خوب می شناسم.خوب می شناسم اما نه به تر از تو.وخودت گفته ای که بیا یم.
نگفته ای؟
پس هنوز نسبتی هست مرا با این جا.
گفته ای که اگر امدی خودم جبران می کنم،همه نیامدن هایت را.
گفته ای که بیا وپشت سرت را نگاه هم نکن.
حالا من آمده ام.
آمده ام پشت در ایستاده ام که پناهم بده ای..
پناهم بده...
|