1-سال ها پیش آقای م که مسئولیتی هم داشت و با رئیس دولت فامیل بود طی یک پروژه بسیار بزرگ اقتصادی عمرانی(در کنا سایر فعالیت های اقتصادی ای که داشت:خودرو،سیمان،چای و...) در یکی از شهرهای جنوبی پول های زیادی از مردم به عنوان سپرده سرمایه گذاری دریافت کرد و چند سالی بعد پول ها را برگرداند به مردم و پروژه ول شد به امان خدا.کسی هم نپرسید این همه پول خرج چه شد و بعد از چند سال سود حاصل از آن ها خرج کجا خواهد شد؟ روسیاهی این کار ماند به چهره نظام اسلامی که نماینده مجلسش این جوری با مردم بازی می کند!گذشت!
2-در همان سال ها و در آستانه یک انتخابات حساس مسئولین به فکر افزایش شادی در مردم افتادند و برنامه هایی با همین عنوان طرح ریزی و اجرا کردند.یک از این برنامه ها اجرای موسیقی های شاد بود.گروه های پاپ به سالن های بزرگ دعوت شدند و با تبلیغات بسیار وسیع سعی کردند مردم را به آن جا بکشانند و بهشان شادی تزریق کنند.موسیقی ها آنقدر تند و با فضای مذهبی مردم ناجور بود که همه مطمئن بودند اگر پشت این برنامه ها همان آقای نماینده فعال اقتصادی نبود هرگز تا این حد با سکوت همه مواجه نمی شد.سکوت همه کسانی که دستشان به جایی می رسید و تریبونی داشتند.گذشت!
مربوط به یک:چندسالی بعد وقتی دست آن آقا از اقتصاد و رانت هایی که داشت تا حدی کوتاه شد صداقت به خرج داد و اعلام کرد اسلام نظام اقتصادی ندارد.خیلی ها از او انتقاد کردند و به او خرده گرفتند اما:
مربوط به دو:عده ای در انتظار بودند حرف های دیگری هم از او بشنوند.حرف هایی که در عمل اعتقادش را به آن ها نشان داده بود.مثلا:...
|