محمد قوچانی در شهروندامروز مقاله ای دارد که به رفتارهای( او تکنیک می نامد) احمدی نژاد می پردازد.او در این نوشته تقریبا همه خوبی هایی که شما می توانید برای احمدی نژاد برشمرید ذکر کرده است .ظاهرا هیچ چیز خلاف واقعی نگفته است و افشای سری هم ندارد. او واقعیت را دیده است و به شما اطمینان می دهد(چنین سعی می کند) که فرد ناآگاهی نیست.اما همه این واقعیت را از منظری دیده است و به گونه ای پرداخته است که نتیجه اش جز این نمی شود که احمدی نژاد را دقیقا به خاطر همان چیزهایی که شما از او ممکن است بپسندید مصداق فردی می داند که به عقیده ماکیاولی باعث انحطاط خود و ملتش می شود. البته قوچانی با همه مهارتش نتوانسته است آسمان ریسمان کردن هایش را جامه برهان بپوشاند و اصولا انگار قرار نیست او و روزنامه نویس های عصر او (هم مسلک یا که نه) بر قوه عاقله خوانندگان تکیه کنند. او کاری نکرده است جز این که واقعیت ها را آن گونه که خود می خواهد باز(واژ) گوید بی آن که لازم باشد از خود بپرسد اگر آن چه او آن ها را ترفندهای احمدی نژادبرای کسب و حفظ قدرت می داند در واقع رفتارهای خالصانه( بگو با حدااقلی از اخلاص) باشد ، چه جوابی دارد که به خدا بدهد؟ بر اساس همین منطق است بود که برای نویسنده مطلب «خاتمی دشمن مردم» یادآور شدم:مبادا طرف خود را باطل مطلق بپنداریم. اللهم اغفر خطایانا
|